loading...
مــجـلـّه فـــرهنـگـی مــــرصــاد|Mersad caltural magazine
نیما جمشیدی کٌمرودی(admin) بازدید : 59 دوشنبه 07 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

در حکایتی دل نشین از پیامبر گرامی اسلام از زبان شخصی به نام ثوبان این چنین آمده است که: با رسول خدا(ص) در قبرستان بودیم. 

حضرت ایستاد و گذشت و دوباره ایستاد. عرض کردم: یا رسول الله، چرا این گونه رفتار می کنید؟ پس آن حضرت گریه شدیدی کرد، ما هم گریه کردیم. 

آن گاه فرمود: ای ثوبان، صدای ناله اهل عذاب را شنیدم. بر آنها رحم کردم، دعا کردم و خداوند عذاب آنها را تخفیف داد. سپس فرمود: ای ثوبان! اگر کسانی از اهل این قبرستان، که در عذابند، یک روز از ماه رجب را روزه گرفته بودند و یک شب را تا صبح قیام می کردند و به عبادت می پرداختند، در قبرها معذب نمی شدند.

منبع:مجلسی، بحارالانوار، ج97

نیما جمشیدی کٌمرودی(admin) بازدید : 67 دوشنبه 07 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

به گزارش کارگروه قرآن وعترت مرصاد؛


کتاب "چگونه باید به امام زمان علیه السلام سلام گفت" از آثار آیت الله سید محمد کاظم قزوینی اقتباس گردیده و توسط سید محمد حسینی به فارسی ترجمه شده است. این کتاب در سال 1378 توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر گردیده است.

چگونه باید به امام زمان (عج) سلام گفت؟


بخش ابتدایی این کتاب را با هم مرور می کنیم و شما می توانید متن کاملتر کتاب را با فرمت PDF در ادامه گزارش دریافت کنید :


چگونه باید به امام مهدی علیه السلام سلام گفت و درود فرستادن بر آن گرامی چگونه است؟

در روایتی آمده است که:

«سأل رجل من الامام الصادق علیه السلام: «هل یسلم علی القائم بامره المؤمنین؟»

قال علیه السلام: «لا...ذاک اسم سمی الله به امیرالمؤمنین، لم یسم به أحد قبله و لا یسمی به بعده الا کافر.»

فقال رجل کان حاضرا عند الامام الصادق علیه السلام: جعلت فداک...و کیفت یسلم علیه؟» قال علیه السلام: «تقول: السلام علیک یا بقیه الله!» ثم قرأ قوله تعالی: بقیه الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین.»

یعنی:

مردی از امام صادق علیه السلام پرسید که: «می شود به قائم علیه السلام گفت: السلام علیک یا امیرالمؤمنین؟»

امام صادق علیه السلام پاسخ داد: «نه! چرا که این عنوان، ویژه علی علیه السلام است و قبل و بعد از او، کسی جز کافر، به این عنوان، خوانده نمی شود.»

دیگری پرسید: «فدایت شوم! پس چگونه بر امام مهدی می توان سلام گفت؟» فرمود: «هرگاه خواستی بر او درود فرستی می توانی بگویی: السلام علیک یا بقیه الله!» و آنگاه این آیه شریفه را خواند که:

«بقیه الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین.»


دانلود کتاب الکترونیک : چگونگی سلام به امام زمان(عج)


نیما جمشیدی کٌمرودی(admin) بازدید : 46 شنبه 05 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

آیت‌الله سیستانی به پرسشی درباره نوع طلایی که به آن زکات تعلق می گیرد پاسخ گفته است. که متن پرسش مطرح شده وپاسخ این مرجع تقلید شیعیان بدین شرح است:

طلا چه ساخته شده و چه ساخته نشده ارزش مالی دارد. در چه حالت به آن زکات تعلق می گیرد؟ آیا طلای زینتی زکات دارد؟
در هر دو حالت به آن زکات تعلق نمی گیرد و زکات به طلائی تعلق می گیرد که سکه و پول رایج باشد.

نیما جمشیدی کٌمرودی(admin) بازدید : 93 شنبه 05 اردیبهشت 1394 نظرات (0)
حجت‌الاسلام والمسلمين فرشاد در حرم اباعبدالله الحسين با بيان اينكه در اين آيات خداوند پرسش و پاسخ بهشتي ها و جهنمي ها را طرح مي كند، اظهار داشت: اولين نكته اي كه جهنمي ها در علت قرار گرفتن در سقر(چاهي در جهنم) عنوان مي كنند، بي نمازي و بي توجهي به نماز است كه امام حسين (عليه‌السلام) با اقامه نماز در ميدان جنگ و در برابر دشمن علاوه براينكه به دنيا تا قيام قيامت فهماند كه ما خارج از دين نبوده ايم و براي اقامه نماز حتي حاضريم كه جان خود و يارانمان را فدا كنيم بر اهميت نماز تاكيد كردند.

خطيب بعثه مقام معظم رهبري باشاره به شهادت زهير بن قين كه در مقابل امام حسين ايستاد تا تيرها به امام حسين اصابت نكند و امام نمازش را بخوانند، گفت: زهير در پرسشي از امام گفت كه آيا من به عهدم وفا كردم و امام كه او را در آغوش گرفته بود و تيرها بدنش را پوشانده بود فرمودند كه بله تو به عهدت وفا كردي.

وي با تأكيد براينكه بايد اهل نماز و قرآن بود، خاطرنشان كرد: اگر نماز بيايد، بدحجابي، بي حيايي حقه بازي و كلك و ساير گناهان رخت بر مي بندد زيرا اين كلام خداست كه نماز اگر در زندگي ما باشد ديگر اثري از گناه نخواهد بود.

حجت‌الاسلام والمسلمين فرشاد دومين علت جهنمي شدن را بي توجهي به رفع مشكل و توجه فقط و فقط به خود عنوان كرد و گفت: امام حسين به آن بشير در شب عاشورا فرمودند كه اين پول را بگير و براي آزادي فرزندت برو و اين نشان دهنده اهتمام آن حضرت به رفع مشكلات مردم است كه در آن شرايط بحراني جنگ حاضرند يكي از يارانش از او جدا شده و براي آزادي فرزندش برود.

وي دوست بد را يكي ديگر از عوامل جهنمي شدن در قرآن دانست و گفت: امام حسين از همان روز اول با اشاره به فاسق بودن يزيد فرمود كه من در هيچ شرايطي حاضر به بييعت و اعلام همراهي با يزيد نيستم و جانم را هم در اين راه خواهم داد.

خطيب بعثه مقام معظم رهبري عدم باور به قيامت را يكي ديگر از اسباب جهنمي شدن عنوان كرد و گفت: امام حسين در وصيت نامه اش شهادت به وجود بهشت و جهنم مي دهد كه اين پيام ها بايد در سر لوحه كار ما قرار گيرد.

وي در بخش ديگري از سخنان خود ضمن بيان يك مسئله شرعي به روايتي از پيامبر اشاره كرد و گفت: آن حضرت در پاسخ به اهميت مجلس علمي، آن را نسبت به هزار تشييع جنازه، هزار روزه، هزار عيادت از مريض و هزار شب زنده داري بالاتر عنوان كردند.

در اين مراسم حاج علي مالكي نژاد و حاج حسن حيدر زاده به مديحه سرايي و سينه زني پرداختند.
نیما جمشیدی کٌمرودی(admin) بازدید : 68 پنجشنبه 03 اردیبهشت 1394 نظرات (0)

به گزارش کارگروه فرهنگ ومذهب مرصاد؛ دردین مبین اسلام میان شب‌ها و روزهای سال، ایام و اوقاتی وجود دارند که نسبت به آن‌ها توجه و تأکید خاصی شده است و حتی برای آن‌ها اعمالی نیز آمده است و ارزشمندی بعضی از ایام و لیالی مورد اتفاق همه مسلمین است، مانند شب و روز مبعث، ولی بعضی از این زمان‌ها به عقیده گروه یا مذهبی خاص از مسلمانان دارای بار ارزشی هستند و «لیلة الرغائب» از جمله شب‌هایی است که از نظر شیعه یکی از شب‌های ارزشمند و پر فضیلتی است که برای آن اعمالی نیز برشمرده‌اند، در جواب این سؤال که چرا لیلة‌ الرغائب را شب آرزوها می‌گویند، مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم این گونه جواب می‌‌دهد:


این شب از نظر شیعه یکی از شب‌هایی است که نزد خداوند از فضیلت خاصی برخوردار است و در روایات اهل بیت(ع) بر پاسداشت آن شب تأکید زیادی شده است، به عنوان مثال در روایتی از پیامبر اکرم(ص) در فضیلت این شب نقل شده است که حضرت فرمود: از شب جمعه اول ماه رجب غفلت نکنید، همانا آن شب شبی است که ملائکه آن شب را «لیلة الرغائب» می‌نامند و در آن شب وقتی یک سوم شب گذشت، هیچ ملکی در آسمان و زمین باقی نمی‌ماند مگر اینکه در کعبه و حوالی آن جمع می‌شوند و خداوند خطاب به آن‌ها می‌فرماید: ای ملائکه‌های من هر چه می‌خواهید از من بخواهید و ملائکه می‌گویند: ای خدای ما حاجت ما از تو این است که روزه‌گیرندگان ماه رجب را ببخشی و خداوند در جواب آن‌ها می‌فرماید: این کار را انجام دادم(1)


روایات دیگری که در این مورد وجود دارند که همه این‌ها اهمیت این شب را می‌رسانند و برای این شب اعمال خاصی ذکر شده است، به عنوان مثال در روایتی پیامبر اکرم(ص) پس از توصیف شب رغائب فرمودند: اما کسی که روز پنج شنبه اول ماه رجب را روزه می‌گیرد و سپس بین نماز مغرب و عشا، 12 رکعت نماز بخواند و بعد از فراغت از نماز 70 مرتبه صلوات بفرستد و بگوید: «اللهم صلّ علی محمد و علی آله» و سپس سجده کند و در سجده 70 مرتبه بگوید: «سبّوح قدوس رب الملائکه و الروح» و سپس سر از سجده بردارد و بگوید: «ربّ اغفر و ارحم و تجاوز عمّا تعلم، إنّک انت العلّی الأعظم» و سپس دوباره به سجده رود و 70 مرتبه بگوید: «سبوح قدّوس ربّ الملائکه و الرّوح» و بعد از آن در سجده حاجت خود را بطلبد، إن‌شاء‌الله بر آورده می‌شود.(2)


همچنین در روایت آمده که در هر یک از نماز یک بار حمد، سه بار سوره «قدر» و 12 بار سوره «توحید» خوانده شود و در ادامه حضرت پیامبر اکرم(ص) چنین می‌فرماید: قسم به کسی که نفس من به دست اوست، عبدی یا کنیزی نیست که این نماز را بخواند مگر اینکه جمیع گناهان او بخشیده می‌شود هر چند که به اندازه زبد دریا باشد و شفاعت می‌کند روز قیامت 700 نفر از اهل بیت خود را که مستحق آتش هستند.(3)


و هر کس این نماز را بگذارد و چون شب اوّل قبر او شود حق تعالی ثواب این نماز را به سوی او به صورتی نیکو و رویی گشاده می‌فرستد و با زبان فصیح به او می‌گوید: ای حبیب من! بشارت باد تو را که نجات یافتی از هر شدت و سختی، گوید: تو کیستی؟ به خدا سوگند که من رویی بهتر از روی تو ندیدم و کلامی شیرین‌تر از کلام تو نشنیده‌ام و بویی بهتر از بوی تو نبوییدم، گوید: من ثواب آن نمازم که در فلان شب از فلان ماه از فلان سال بجا آوردی امشب به نزد تو آمدم تا حق تو را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود، من سایه بر سر تو خواهم افکند، در عرصه قیامت پس خوشحال باش که هرگز خیر از تو معدوم نخواهد شد.(4)


در کتب فقهی و رساله‌های عملیه شیعه و کتاب‌های اخلاقی، همه از نماز شب رغائب به عنوان یکی از نمازهای مستحبی یاد کرده‌اند که همه این‌ها فضیلت لیلة الرغائب نزد خداوند را می‌رساند، نتیجه اینکه شب جمعه اول ماه رجب را از آن جهت «لیلة الرغائب» شب آرزوها نامیده‌اند که این شب از اهمیت و فضیلت زیادی برخوردار است و برای آن شب، اعمالی ذکر شده است که هر کس آن ها را بجا بیاورد، إن‌شاء الله حاجت‌های او برآورده خواهد شد و این شب از شب‌های معدودی است که از اهمیت و فضیلت خاصی برخوردار است.

*منابع

1. حرّ عاملی، وسائل الشیعه، بیروت، ج5، ص232.

2. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، قم، انتشارات آیین دانش، ص255، 256.

3. حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج5، ص233.

4. عباس قمی، مفاتیح الجنان، قم، انتشارات آیین دانش، ص256.

نیما جمشیدی کٌمرودی(admin) بازدید : 22 یکشنبه 30 فروردین 1394 نظرات (0)


گرچه همه زمان ها مخلوق خداست ليكن برخى از آنها از شرافت و ويژگى خاصى برخوردار است. درست است كه همه ماه هاى سال، پرتوى از قدرت جهان آفرين است; امّا سه ماه رجب، شعبان و رمضان، داراى امتياز و برجستگى ويژه اى هستند. در عصر جاهليت، مردم ماه رجب را گرامى مى داشتند.

پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله)مى فرمايد: رجب، «شهرالله الأصمّ» است; و بدان سبب آن را «اصمّ» ناميدند كه هيچ ماهى به پايه عظمت آن نمى رسد; مردم زمان جاهليت به رجب حرمت مى نهادند و آنگاه كه اسلام درخشيدن گرفت، بر حرمت آن افزود. بدانيد كه رجب، ماه خدا شعبان، ماه من و رمضان، ماه امت من است پس هركس يك روز از رجب را روزه بدارد، مستحقّ رضوان الهى گردد و روزه اش غضب الهى را خاموش كند و خداوند درى از درهاى جهنّم را بر او ببندد. اگر كسى به اندازه تمام زمين طلا انفاق كند، برتر از روزه يك روز آن نخواهد بود... هرگاه شب شود، دعايش مستجاب خواهد بود: يا در دنيابه او عطا خواهد شد و يا براى آخرت او ذخيره مى شود... حضرت رسول خدا(صلى الله عليه وآله) سپس ثواب دو، سه، چهار، پنج، تا سى روز، روزه ماه رجب را تك تك با توضيح كامل بيان فرمود.(1)

در همين زمينه امام كاظم(عليه السلام) مى فرمايد: رجب، نام نهرى در بهشت است كه از شير سفيدتر و از عسل شيرين تر است; بنابراين هركس يك روز از ماه رجب را روزه بدارد، خداوند از آن نهر به او خواهد نوشاند.(2)

همچنين آن حضرت در روايت ديگرى مى فرمايد: رجب، ماه عظيمى است كه خداوند، اعمال نيك را در آن چند برابر مى فرمايد و گناهان را در آن محو مى كند. پس هركس يك روز از ماه رجب را روزه بگيرد، به اندازه مسير يك سال از جهنّم دور و هركس سه روز از آن ماه را روزه بدارد، بهشت بر او واجب مى شود.(3)

اسوه اهل معرفت و عبادت، مرحوم سيدبن طاوس در مورد افرادى كه قبل از اسلام در دوره جاهليت، مورد ظلم و ستم ديگران قرار گرفتند اما به انتظار ماه رجب نشستند و در آن ماه پربركت، خداى را بخواندند و حضرت حق، دعايشان را مستجاب فرمود و بلا و گرفتارى را از آنها بگرداند، چند داستان نقل كرده است كه ما يكى از آن ها را در اينجا مى آوريم: شخصى، گذارش به مردى افتاد كه نابينا، بيمار و خانه نشين شده بود. او از ديگران پرسيد: چرا اين بيمار گرفتار، از خداى متعال عافيت نمى خواهد؟ به او پاسخ دادند آيا او را نمى شناسى؟ او به نفرين شخصى به نام «عياض» گرفتار شده است.

او گفت: عياض را فراخوانيد تا ماجراى اين مرد نابينا را براى ما بازگويد. وقتى عياض آمد به او گفت: داستان پسران «ضيعا» را كه اين مرد از جمع آنهاست براى ما بگو; عياض گفت: اين داستان از داستان هاى دوره جاهليت است; و من دوست ندارم پس از آمدن اسلام، ديگر آن را بازگويم. آن شخص گفت: شايسته است كه آن را براى ما بازگويى. عياض گفت: پسران ضيعا، ده نفر بودند و خواهرى داشتند كه همسر من بود. آنان با من درگير شدند و همسرم را از من جدا كردند. من هرچه آنان را به خداوند سوگند دادم و احترام خويشى و قرابت را يادآورى كردم، فايده اى نبخشيد. من صبر كردم تا ماه رجب، اين ماه محترم الهى فرا رسيد و آنگاه دست به دعا برداشتم و با حال خستگى و درماندگى خداى را بخواندم و تقاضا كردم كه همه شان نابود و يكى شان نابينا و زمين گير شود. خداى متعال دعايم را مستجاب فرمود و همه شان نابود شدند

جز اين مرد، كه نابينا و خانه نشين شده است.

بارى در كرامت و فضيلت اين ماه، حضرت امام صادق(عليه السلام) نيز مى فرمايد: آن گاه كه قيامت برپا شود، منادى الهى فرياد زند: «أين الرجبيّون؟»; كجايند آنانكه ماه رجب را گرامى داشتند و از آن، بهره ها بردند؟ از آن انبوه جمعيت، گروهى برخيزند كه نور جمالشان محشر را روشن كند. بر سر آنان تاج هاى شاهى كه مرصّع به درّ و ياقوت است، قرار دارد و در طرف راست هرنفر از آنان هزار فرشته، در سمت چپ نيز هزار فرشته به او كرامت و تعظيم الهى را تبريك گويند. از جانب الهى ندا آيد: بندگان و كنيزانم، به عزت و جلالم سوگند، شما را جاى و مقام گرامى و عطاياى فراوان دهم و شما را در جايى جاى دهم كه از زير آن نهرها جارى است و شما در آن جاويد خواهيد بود زيرا شما داوطلبانه براى من در ماهى كه من بزرگش داشتم روزه گرفتيد. سپس، خطاب به فرشتگان فرمايد: فرشتگان من! بندگان و كنيزان را به بهشت داخل كنيد. در اينجا حضرت صادق(عليه السلام) فرمود: اين پاداش، براى كسى است كه گرچه يك روز از اول يا وسط يا آخر ماه رجب را روزه بدارد.(4)

پيامبر گرامى ما در بيان عظمت و اهميت ماه رجب مى فرمايد: خداى متعال، در آسمان هفتم، فرشته اى به نام «داعى» قرار داده است. هرگاه ماه رجب فرا رسد، آن فرشته دعوت كننده، هرشب تا به صبح گويد: خوشا به حال كسانى كه به ذكر الهى مشغولند; خوشا به حال كسانى كه با ميل و رغبت تمام، رو به سوى درگاه خدا آرند. و خداوند مى فرمايد: من همنشين كسى هستم كه با من همنشين باشد، و مطيع كسى هستم كه فرمان مرا ببرد و آمرزنده ام كسى را كه از من طلب آمرزش كند. اين ماه رجب ماه من، بنده هم بنده من، و رحمت هم از آن من است; هركس مرا در اين ماه بخواند، پاسخ مثبت دهم; و هركس از من چيزى بخواهد، به او عطا كنم; و هركس از من هدايت جويد، هدايتش كنم.(5)

من اين ماه را وسيله ارتباط بين خود و بندگانم قرار داده ام پس هركس به آن چنگ زند، به من مى رسد.(6)

گرچه تمام ماه رجب، نزد خداوند و اولياء گراميش عزيز و ارجمند است ليكن برخى از اوقات آن، فضيلت ويژه اى دارد; مثلا اوّلين شب جمعه ماه رجب، داراى امتيازى بزرگ است. پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) مى فرمايد: از اولين شب جمعه ماه رجب غافل نشويد; فرشتگان آن را «ليلة الرغائب» مى نامند. چرا كه وقتى يك سوم از شب گذشت، هيچ فرشته اى نيست مگر اينكه در كنار كعبه مشرفه آيد; آنگاه خداوند نظر مرحمت به آنان كند و فرمايد: فرشتگانم! هرچه خواهيد از من بخواهيد. فرشتگان گويند: بارالها حاجت و خواسته ما آن است كه روزه داران ماه رجب را بيامرزى; خداوند متعال فرمايد: آمرزيدم.(7)

يكى از كارهاى مهم و شايسته در ماه رجب، كمك به مستمندان است. امام صادق(عليه السلام) از پدران گراميش از امام على(عليه السلام) نقل مى كند كه آن حضرت فرمود:...هركس به خاطر خدا در ماه رجب صدقه بدهد، خداوند وى را آنچنان اكرام فرمايد كه نه چشمى ديده و نه گوشى شنيده و نه بر قلب انسانى خطور كرده باشد.(8)

در بيان فضيلت ماه رجب، به همين چند حديث شريف بسنده مى كنيم و مى گوييم: اگر هيچ حادثه اى در ماه رجب رخ نمى داد، باز هم رجب ارزش خاص و ويژگى استثنائى خود را داشت; ليكن حوادثى در آن به وقوع پيوسته است كه موجب شرافت و كرامت مضاعف اين ماه شده است. آن حوادث عبارتند از:

الف: ولادت امام هادى(عليه السلام) در دوم يا پنجم رجب (بنابر روايتى); گرچه قول ديگر هم هست.

ب: ولادت حضرت امام جواد(عليه السلام) در دهم اين ماه، گرچه قول ديگر هم هست.

ج: ولادت مبارك امام على(عليه السلام) در خانه كعبه معظمه در سيزدهم ماه رجب، ده سال قبل از بعثت.

د: شهادت حضرت امام كاظم(عليه السلام) در بيست و پنجم اين ماه.

هـ: بيست و هفتم اين ماه، عيد مباركى است; چرا كه آخرين پيامبر برگزيده الهى حضرت محمد(صلى الله عليه وآله) در اين روز از جانب خداى متعال مأمور هدايت مردم و ابلاغ هدايت و رسالت الهى گرديد.

بندگان صالح و آگاه الهى، ماه رجب و شعبان را به عنوان زمينه و مقدمه اى جهت كسب آمادگى براى درك درست و شايسته ماه مبارك رمضان به حساب مى آورند. خوشبختانه هم اكنون در برخى از شهرهاى كشور عزيزمان ايران، اهل عبادت و معرفت دو برنامه دارند و آن ها را با هم اجرا مى كنند: يكى «اعتكاف» كه دستور اكيد اسلام است با احكام و دستورات ويژه اش و ديگرى برنامه اى به نام عمل ام داود، دستورى كه از حضرت امام صادق(عليه السلام) به ما رسيده است.

براى آگاهى از برنامه ها و عبادات و دعاهاى اين ماه به كتب ادعيه چون «مفاتيح الجنان»، «اقبال الأعمال» و غيره مراجعه كنيد.

كوتاه سخن اينكه رجب، عيد اولياء الهى، بهار راز و نياز و عبادت، موسم خضوع و خشوع به درگاه الهى، موعد حضور و خواستن، و زمان قرار صالحان با معشوقشان حق تعالى است. پيامبر گرامى و جانشينان به حق حضرتش سه ماه رجب، شعبان و رمضان را فراوان پاس مى داشتند و اين سه ماه را به روزه مى گذراندند.

نیما جمشیدی کٌمرودی(admin) بازدید : 29 پنجشنبه 27 فروردین 1394 نظرات (0)

به مناسبت چهلمین روز درگذشت حاجیه خانم فاطمه سیلاخوری مادر شهیدان احمد و محمد کشوری، یادداشتی از مسعود آب‌آذری پژوهشگر و نویسنده جوان دفاع‌مقدس که عمری را با این شیرزن گذرانده، در ادامه تقدیم به مخاطبان می‌شود.


در سوگ اربعین بانوی شهیدان چه‌می‌توان گفت که کلمات و حرف در مقابلش بی‌معنی و ناتوان خواهند بود؟! چاره کار به‌یاد آوردن اعمال آن خورشید رحمت و عطوفت است، وقتی که احمدش به شهادت رسید، به سفارش احمد در شهر کیاکلا رحل اقامت افکند تا مردم را با اندیشه سیمرغ‌وار به قاف حقیقت بودن برساند و خود دوری از احمدش را تاب آورد.


یادم میآید یکبار که به خدمتش رسیدم، فیش مخابرات منزلش را مشاهده کردم با رقمی سنگین! تعجب کرده بودم، مادر گفت: چاره‌ای نیست، کاش پاهایم توان رفتن داشت؛ مجبورم که به عوض این پاهای ناتوان، برای سفارش به مسئولان درباره مشکلات مردم، دست به تلفن و گوشی شوم.


مادر سیمرغ آسمان ایران، همیشه فکر می‌کرد کاری که بر زمین مانده، توان انجام دادنش را دارد و پیگیری مشکلات مردم را رسالت خود می‌دانست؛ چنان شاخسار انبوه محبتش همه را دربرمیگرفت که طیف گوناگون مردم زیر سایه‌سارش جمع میشدند، ورزشکار، هنرمند، بازاری، کارمند، کشاورز، دانشجو، دانش آموز، خانه دار، مسجدی و ... .


بانوی ما باور داشت که کلمات و حرف، توان پذیرایی از این مردم را ندارند، پس در سفره رحمت او، تنها جان مهربانش بود که می‌بایست در کوره عشق مصرف میشد و سرانجام وقتی شهر کوچک کیاکلا و حومه، تصمیم گرفت برای پایتخت مهربانی نامی درخور بگیرد و به شهرستان ارتقا یابد، سیمرغ نام گرفت به همت همین مادر سیمرغ رحمت؛ و اینگونه سیمرغ، سیمرغ شد و سیمرغ حقیقی، به نزد حقیقت مطلق پر کشیده و اکنون او مراد و اسوه کسانی شد که می‌خواهند کفش آهنین صداقت، ایثار و همت را در پای کنند.

نیما جمشیدی کٌمرودی(admin) بازدید : 42 چهارشنبه 26 فروردین 1394 نظرات (0)

مرصاد به نقل از آوینی؛



شاه حجاب را سمبل عقب ماندگی و بی‌حجابی را لازمه‌ی پیشرفت جامعه می‌دانست. شاه پوشیدن چادر را هنگام «راندن اتومبیل و کار کردن در اداره و یا در کسوت پزشک و وکیل دعاوی بسیار سخت» می‌دانست.

93/11/13

 بررسی صحت تاریخ روایی در بازی Assassin's Creed: Unity

از اوایل دهه‌ی پنجاه تعداد کسانی که پای‌بند به ارزش‌های اسلامی مانند نماز، روزه و حجاب بودند رو به گسترش نهاد. در بین ارزش‌های اسلامی حجاب معنای دیگری داشت. پس از اقدامات نابخردانه‌ی رضاشاه در تحمیل بی‌حجابی به زنان مسلمان و واقعه‌ی گوهرشاد، مسئله حجاب بزرگترین چالش بین روحانیت و رژیم پهلوی شد. از آن به بعد حجاب نه تنها به عنوان یک واجب شرعی و یک سنت اسلامی، بلکه به عنوان نمادی سیاسی- مذهبی بین روحانیت و رژیم محل نزاع و جدال قرار گرفت.

آیا انقلاب اسلامی زنان را مجبور به پوشیدن چادر کرد؟

درگیری در مسجدگوهرشاد در زمان رضاشاه

شاه حجاب را سمبل عقب ماندگی و بی‌حجابی را لازمه‌ی پیشرفت جامعه می‌دانست. شاه پوشیدن چادر را هنگام «راندن اتومبیل و کار کردن در اداره و یا در کسوت پزشک و وکیل دعاوی بسیار سخت» می‌دانست[1]. او چنان از آینده و چادر نگران بود که می‌گفت: «چگونه می‌توانیم در آینده‌ جامعه‌ای خشنود و خوشوقت بسازیم که در آن بچه‌ها دارای مادرانی در کفن سیاه باشند.»[2]


این بینش شاه نسبت به چادر بود و به همین جهت رژیم از سال 1350 سعی کرد تا نسبت به حجاب در مدارس و دانشگاه‌ها سختگیری بیشتری کند. این موضع رژیم با مخالفت جدی روحانیت روبه رو شد و رژیم موقتا عقب‌نشینی کرد؛[3] اما فشارهای بعدی موجب شد تا رژیم در بی‌حجاب کردن دختران مدارس موفق شود. در این میان تنها مدارس ملی- اسلامی از دستورات رژیم پیروی نمی‌کردند، ولی چیزی نگذشت که وزیر آموزش و پرورش در سال 1352 طی بخشنامه‌ای دستور داد که پوشیدن چادر برای دختران دبیرستان ممنوع است.

آیا انقلاب اسلامی زنان را مجبور به پوشیدن چادر کرد؟

تبلیغ بی حجابی با حضور فرح در مدارس

آیت الله خوانساری از این تصمیم رژیم سخت عصبانی شد. عَلَم مراتب عصبانیت آیت الله را به شاه گزارش داد و شاه در پاسخ گفت: «ما این دستور را لغو نمی‌کنیم، حتی اگر منجر به تعطیل شدن مدارس شود. این اولین بار نیست که آخوندها از اصلاحات اجتماعی ما انتقاد کرده‌اند.» [4] شاه مجددا به نخست وزیر دستور داد: «دانش‌آموزان دبیرستان‌های به اصطلاح اسلامی اجازه ندارند در مدارس چادر به سر بکنند.» [5] اما موج اسلام‌گرایی موجب شد تا خرداد 1355 شاه به هیات دولت ابلاغ کند: «مخالفتی با روسری سر کردن دختران در مدارس یا دانشگاه‌ها ندارد اما چادر اصلا امکان ندارد.» [6]

آیا انقلاب اسلامی زنان را مجبور به پوشیدن چادر کرد؟

آیت الله خوانساری

با همه تلاش‌های رژیم، گرایش دختران و زنان به سوی حجاب در حال گسترش بود. عَلَم در اردیبهشت 1355 برای یک سخنرانی به دانشگاه شیراز رفت. در این سخنرانی به گفته‌ی او 3000 دانشجو گرد هم آمده بودند که «بیست، سی‌نفرشان» چادری بودند. علم از «دیدن این همه دختر با چادر وحشت کرد» و موضوع را به اطلاع شاه رساندو افزود که «بعضی از این دختران از دست دادن با فرهنگ مهر، رئیس جدید دانشگاه خودداری کرده‌اند و مدعی بودند که اسلام هر نوع تماس جسمانی را با جنس مخالف خارج از چارچوب ازدواج ممنوع کرده است شاه ازا ین گزارش خیلی اوقاتش تلخ شد.» [7] چیزی از این گزارش نگذشته بود که شاه و عَلَم در خرداد 1356 از جنوب شهر تهران دیدن کردند شاه «هزاران زن را چادر به سر دید» و از شدت عصبانیت گفت: «این آخوندهای لعنتی جرات ندارند اعتراف کنند اسلام و مارکسیسم در دو طیف مخالف هم قرار دارند.» [8]

آیا انقلاب اسلامی زنان را مجبور به پوشیدن چادر کرد؟

اسدالله علم؛ وزیر دربار پهلوی

ساواک در اواخر سال 1356 گزارشی تهیه کرد که می‌توان گرایش اسلامی مردم ایران را به خوبی درک کرد. طبق این گزارش:

«در سنوات اخیر موج جدیدی برای استفاده از چادر و مقنعه در خانواده‌ها به وجود آمده و مشاهده می‌گردد که گروهی از دختران خردسال و جوان از چادر و مقنعه استفاده می‌کنند و حتی دامنه‌ی آن به سطح مراکز عالی آموزشی نیز کشانده شده؛ به نحوی که افزایش آن به نسبت سال‌های قبل در اغلب مجامع و خیابان‌ها محسوس است. به موازات این تغییرات ظاهری گرایشات مذهبی نیز فزونی گرفته و عده‌ای از خانواده‌ها سعی می‌کنند فرزندان خود را از ابتدا با روحیه و خصوصیات مذهبی پرورش دهند؛ لذا تشکیل جلسات و ترتیب برنامه‌های مذهبی عرصه‌ی وسیعی پیدا کرده است.» [9]

آیا انقلاب اسلامی زنان را مجبور به پوشیدن چادر کرد؟

گرایش زنان ایران به حجاب در اواخر دوره‌ی رژیم شاه از دید گزارش گران خارجی نیز دور نماند. به گزارش کدی در دهه‌ی 1970 (1350) در بین تعدادی از خانم‌های دانشجو تمایلی در جهت بازگشت به چادر یا پوشیدن لباس به سبک جدید که عبارت بود که از یک روسری عریض که موها و پیشانی را می‌پوشاند و یک مانتوی بلند تا پایین زانوها با شلواری گشاد به رنگ‌های ساده به وجود آمد. [10]

به اعتقاد کدی این پدیده‌ی کنایه آمیز به این جهت به وجود آمد که دانشجویان دختر پیوند فرهنگی خود را با اسلام مورد تاکید قرار دهند و بگویند سنت‌های اسلامی از نظر سیاسی و اخلاقی بهتر از تبلیغات رژیم است. [11] رویکرد دختران دانشجو به چادر علاوه بر بازگشت به خویشتن اسلامی، اعتراضی بود علیه غرب زدگی. به اعتقاد ژان لوروریه، روزنامه نگار فرانسوی‌، بسیاری ازدختران دانشجو و روشنفکر ایرانی را می‌دیدیم که برای مبارزه با غرب زدگی رژیم که تشویق می‌کرد، چادر به سر می‌کردند. [12]

آیا انقلاب اسلامی زنان را مجبور به پوشیدن چادر کرد؟

با گسترش حجاب رژیم شاه تلاش گسترده‌ای را برای ممانعت از آن به عمل آورد. مسئولان کانون پرورش تصمیم گرفتند از ورود دخترانی با روسری به کتابخانه‌های کانون پرورش فکری جاوگیری به عمل آورند. [13] شورای هماهنگی امور اجتماعی وابسته به نخست وزیری به ریاست عبدالمجید مجیدی، وزیر مشاور، در دهم آذر 1355 طرحی را ارائه دادند که به موجب آن رسانه‌های گروهی، رادیو، تلویزیون و مطبوعات موظف شدند با هماهنگی کامل با متون درسی برای دگرگونی باور داشت‌های فعلی در زمینه‌ی ارتباط چادر با معتقدات اختلاقی و مذهبی اقدام نمایند. با تصویب 16 ماده راههای مبارزه با چادر را مشخص کردند. ممنوعیت چادر برای دانش‌آموزان و دانشجویان، ممنوعیت بانوان کارمند از استفاده‌ی چادر، محرومیت زنان چادری از موقعیت و مقام، ممنوعیت ورود زنان چادری به ادارات، ممنوعیت از سوار شدن بر هواپیما، ممنوعیت ورود به شرکت‌های تعاونی ، منع استفاده از خدمات سازمان اجتماعی و ورود به کتابخانه‌ها و محرومیت از شرکت در هر گونه مجامع عمومی، جز برنامه‌های مبارزه با چادر بود.

در این جلسه چون پیش‌بینی شد که اجرای سریع این دستورالعمل ممکن است وسیله‌ای برای عوامل تحریک کننده باشد و همچنین احتمالا مراجع تقلید نیز عکس‌العمل نشان دهند بنابراین گذاشته شد که این طرح مرحله به مرحله به صورت تدریجی اجرا شود. [14]

همه‌ی تلاش‌های رژیم بی‌نتیجه ماند و هر روز بر تعداد زنان چادری و محجبه افزوده می‌شد و اوج گیری قدرت نیروهای مذهبی را بیشتر به نمایش می‌گذاشت. با آغاز حرکت مذهبی مردم از 19 دی، گرایش زنان به سوی حجاب بیشتر می‌شد حتی سپاهیان دانش دختر به طرز بی‌سابقه‌ای از روسری و چادر استفاده کرده و نسبت به آن تعصب خاصی نشان می‌دادند. [15] طبق گزارش‌های ساواک در بهمن 1356 گرایش دختران نسبت به حجاب بیشتر می‌شد به عنوان نمونه دانش‌آموزان دختر دبیرستان‌های فرحناز و راهنمایی تحصیلی پروین اعتصامی شهرستان میناب به علت سخنرانی‌های شیخ سعید قاسمی، شیخ علی کریمی و اسدالله دستوران در مورد حجاب و تشکیل جلسات دینی اکثر دختران مدارس فوق تحت تاثیر واقع و به همین خاطر چادر به سر کرده و در سر کلاس‌های درس از روسری استفاده می‌نمایند. [16]

با حلول سال 1357 گرایش به حجاب چنان شدت گرفت که ساواک آن را روزانه احساس می‌کرد. در یکی از گزارش‌های ساواک آمده است: اخیر مشاهده شده که مدت چند روز است که اکثر محصلین دختر مدارس سوسنگرد با چادرهای سیاه و مقنعه به مدرسه می‌روند و روز به روز هم به تعداد این قبیل افراد اضافه می‌شود. [17]

اولین آثار حجاب در کنکور سراسری خرداد 1357 آشکار شد روزنامه‌ها یکی از ویژگی‌های کنکور آن سال را افزایش محسوس دختران چادری در مقایسه با سال‌های گذشته اعلام کردند. [18]

با نزدیک شدن به پیروزی انقلاب اسلامی هر روز حجاب گسترش پیدا می‌کرد تا جایی که زنان و دختران با حجاب که روزی در شهرهای بزرگ مثل تهران در اقلیت بودند به اکثریت قابل ملاحظه‌ای تبدیل شدند. حضور سیصد هزار زن و دختر باحجاب در راهپیمایی تاسوعا و عاشورا تعجب نیروهای نظامی را برانگیخت. حضور زنان محجبه در تظاهرات چنان چشم‌گیر شده بود که نویسندگان نتوانستند این پدیده را نادیده بگیرند. مینو صمیمی یکی از وابستگان دربار پهلوی در خاطرات خود تاکید می‌کند که مسئله‌ی چادر نقش بسیار مهمی در روند انقلاب ایفا کرد. وی در توصیف گرایش فراگیر زنان محجبه‌ی تظاهر کننده به چادر می‌نویسند:

آیا انقلاب اسلامی زنان را مجبور به پوشیدن چادر کرد؟

در میانشان زنانی از هر صنف و طبقه وجود داشت دانشجو، خانه‌دار، کارمند، متخصص و حتی زنان طبقه‌ی متوسط تحصیل کرده در کشورهای غربی و حضور یکپارچه این زنان علاوه بر این که نمایشی تحسین برانگیز از جرات و شهامت و اراده‌ی زنان ایرانی بود، نشان دهنده‌ی جنبه‌های مذهبی انقلاب ایران نیز به حساب می‌آمد[19]تغییر نگرش زنان به حجاب و تغییر گرایش ارزشی آنها به شاه و درباریان فهماند که تلاش چند ساله‌ی آنها بیهوده بوده و نتوانسته‌اند فرهنگ غربی را به جای سنت‌های اسلامی نهادینه کنند.


منبع: وب سایت شهید آوینی
نیما جمشیدی کٌمرودی(admin) بازدید : 47 دوشنبه 24 فروردین 1394 نظرات (0)



بیشترین مسئله ای که تروریست های امارت  اسلامی شام و عراق را آزار می دهد این است که آنها را با لقب "داعش" مورد خطاب قرار دهند.

این تروریست ها تمام کسانی که آنها را به این اصطلاح صدا می زنند ، حتی اگر از جمله نزدیکان و پیروان خودشان باشند را مجازات می کنند. به همین دلیل یکی از فرماندهان این گروه به نام "قطان العراقی الترکمانی" در مقاله و پیامی طولانی سعی کرده از  راهی دیگر وارد شود و کلمه داعش را مخفف کلماتی دیگر معرفی کند تا شاید بتواند عده ای را راضی کند تا از این صطلاح استفاده نکنند.

وی در پیام خود مدعی شده  به کار بردن کلمه داعش از جمله مصادیق "تنابز بالالقاب" (یکدیگر را به صفتهای زشت صدا زدن) است و شیعیان آن را رواج داده اند پس آن را به کار نبرید. وی پس از یک توضیح و تفسیر چند خطی در مورد "تنابز بالالقاب" ادامه می دهد : ای برادران من آیا دولت اسلامی شام و عراق حاضر شود این اصطلاح برایش به کار رود؟


این اصطلاح از سوی کینه وزران و حامیان نظام شکل گرفته ؛ آگاه باشید که اصل این کلمه یعنی "دلار آمریکا علیه شیعه"!؟ این اصطلاح سپس از سوی شیعیان تبلیغ شد و رواج بیشتری یافت؛ پس از آن دوری کنید. خداوندا تمام کسانی که از کلمه داعش برای تمسخر ما استفاده می کنند انتقام بگیر و مجازاتشان کن.



به نظر میاد با اینکارهایی که اینا انجام میدن اینطور باشد


"دلار آمریکا علیه شریعت" اینا در حقیقت با شریعت مشکل دارن. شیعه و سنی رو با هم تکفیر می کنن

نیما جمشیدی کٌمرودی(admin) بازدید : 20 یکشنبه 23 فروردین 1394 نظرات (0)

به گزارش کارگروه فرهنگ ورصاد طی گفتگوی ویزه با سید مهدی میرداماد؛

 بی‌گمان سیدمهدی میرداماد را می‌توان یکی از 10 مداح برجسته کشور دانست، ‌که البته یک وی‍‍ژگی او را از 9 مداح دیگر متمایز می‌کند و آن شال سبزی است که همیشه در روضه‌خوانی‌هایش روی دوشش می‌اندازد. بار‌ها و بار‌ها صدایش را شنیده‌ایم و اشک‌‌هایمان را جاری کرده است. می‌گوید زیاد اهل مصاحبه نیستم، و از علاقه‌اش به سینما در دوران کودکی برایمان گفت و خاطرات شیرینی از مهر مادری برایمان بازگو کرد. او معتقد است مداحی نباید شغل باشد و ذاکری که به این عرصه به عنوان شغل نگاه کند مورد لعن اهل بیت(ع) قرار گرفته است. میرداماد از راه مداحی امرار معاش نمی‌کند و در بیمه مشغول به کار است. او برایمان خاطراتی از بزرگان و علما را بازگو کرد و تأکید داشت بهترین صله‌اش را از رهبر انقلاب دریافت کرده است.


به عنوان اولین سؤال از دوران کودکی خود بفرمائید. و اینکه در چه خانواده ای متولد شده اید؟


پدرم معلم بودند و مادرم نیز مربی قرآن بودند و الحمدلله در خانواده مذهبی تربیت شدم.  بنده اسفند ماه سال 1357 در یکی از محله‌های جنوب شهر اهواز به نام خشایار متولد شدم. دوران کودکی‌ام با آغاز جنگ تحمیلی و شلوغی خوزستان همزمان شد لذا همراه خانواد‌ه‌ام در اوایل دهه 60 از جنوب کشور به قم کوچ کردیم. همانطور که عرض کردم پدرم هم معلم بود و در دبیرستان حکیم نظامی سابق مشغول به تدریس شد. ما هم در محله‌ای به نام باغ سلطانلو زندگی خود را در کرج آغاز کردیم. دوران شیرین و به‌یادماندنی ورود به مدرسه و آغاز تحصیل در دوره ابتدایی هیچ گاه از ذهن کسی پاک نمی‌شود. مدرسه فیض کاشانی -همان مدرسه‌ای که عکس معروف حضرت امام(ره) با دانش‌آموزان در یکی از کلاس‌هایش گرفته شده بود- آغاز دوران تحصیلم در مقطع ابتدایی بود.


شور و نشاط کودکی داشتید یا خیر معمولی و یا ساکت و آرام؟


نه خیلی ساکت نبودم، ‌پر شور و هیجان بودم.


بصورت کلاسیک چه رشته‌ای را می‌خواستید ادامه دهید؟


من به ادبیات علاقه داشتم و هنوز هم دارم ولی دیگر جذب حوزه شدم.


والده گرامی‌تان را در چه سنی از دست دادید؟


18 سالم بود که مادرم به رحمت خدا رفتند. بعد از فوت ایشان و پایان دوران دبیرستان دنبال این بودم که خلأ روحی نبود مادر را پر کنم و دوستانی هم بودند که طلبه بودند و مشوق من شدند که به حوزه علمیه ورود پیدا کنم و خب بنده هم در برهه‌ای از زندگی این توفیق نصیبم شد و وارد حوزه علمیه شدم. تا پایه 6 در حوزه ماندم.


چرا از تحصیل دروس حوزه کنار کشیدید؟


من از اول هم بنا بر ملبس شدن نداشتم. حوزه را به خاطر فضای معنوی‌اش انتخاب کردم و خیلی هم در آن سال‌هایی که درحوزه بودم بهره‌مند شدم. شرایط ایجاب نمی‌کرد که بمانم. سفر حج هم می‌خواستم بروم و نیاز به سربازی داشتم و رفتم خدمت و بعد هم رفتم حج و بعد دیگر ادامه ندادم.


مصادف با میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها هستیم. در خصوص تأثیراتی هم که نوع تربیت مرحوم مادرتان در مسیر زندگی‌تان داشتند برایمان خاطراتی را بفرمائید.


در آن ایام علاقه شدیدی به سینما داشتم و مادرم موافق نبودند که من سینما را دنبال کنم و می‌فرمودند: اگر می‌خواهی عاقبت به خیر شوی و خدا از تو راضی شوی این فضای روضه‌خوانی و مداحی بهترین فضاست. همیشه دعا می‌کرد که آرزو دارم در دستگاه امام حسین علیه السلام عزت پیدا کنی. ایشان چون راضی نبودند من سینما را دنبال نکردم. و الحمدلله الان هم خیلی راضی هستم. اعتقاد دارم که دعای خیر ایشان و تربیت‌شان فقط در زمانی که در قید حیات بودند اثرگذار نبود و هنوز هم سایه دعای خیر ایشان را حس می‌کنم. به هر حال مادر علایق و شرایط و سلایق فرزند خود را می‌شناسد و به نظرم دعای مادر بی‌برو برگرد خیلی موثر است.


هنوز هم به سینما علاقه دارید؟


خب آن سال‌ها مثل الان نبود که تعدد بازیگر باشد. من به کلیت سینما علاقه داشتم. الان هم اگر وقت بکنم سالی یکی دو فیلم خوب را در سینما ترجیحاً با یک جمعی می‌رویم و می‌بینیم.


چه فیلم‌هایی توجه‌تان را اخیرا جلب کرده است؟

 

من بیشتر فیلم آژانس شیشه‌ای را دوست دارم. اخیراً هم فیلم شیار 143 را دیدم و دوست داشتم. بیشتر کارهای آقای مجیدی و حاتمی‌کیا را دوست دارم. مخصوصا آخرین فیلم ایشان فیلم حضرت محمد صلوات الله علیه.


نظرتان در خصوص انتقاد علمای الازهر به این فیلم چیست؟


به نظرم هر کاری ممکن است جای انتقاد داشته باشد. بنده هم که مداحی می‌کنم شاید کسی خوشش بیاید و شاید کسی خوشش نیاید. ولی کلیت کار مهم است و این فیلم در کل فیلم تحسین‌برانگیزی بود.


هنوز به سینما و بازیگری علاقه‌ای دارید که به صورت جدی وارد عرصه شوید؟


نه. اصلا. فقط علاقه‌ام در این حد است که هر از گاهی چند فیلم ببینم.


 شیرین‌ترین خاطره‌ای که از مادرتان دارید را بفرمائید؟


یادم هست جلسات قرآن زنانه در منزل‌مان داشتیم. ایشان به هر مناسبتی یک شال گردنی روی دوشم می‌انداختند و به عنوان روضه‌خوان مجلس می‌گفتند روضه بخوان! این خاطرات خیلی برایم جذاب بود. و این جلسات خیلی برایم انگیزه ایجاد کرد که در این مسیر گام بردارم.


در‌‌ همان مراسم‌ها بود که پی به استعداد ذاتی‌تان در مداحی بردید؟


بله، به هر حال از روضه‌خوانی در منزل وارد روضه‌خوانی در محله‌مان شدم و بعد هم کم کم در محلات دیگر شهرت یافتیم. بعد‌ها در گروه‌های سرود و تواشیح قرار گرفتیم. ببینید اگر کسی استعداد ذاتی داشته باشد کم کم در مسیر پیشرفت قرار می‌گیرد. و ما از این قاعده مستثنی نبودیم.


از اساتید خودتان یادی کنید و اینکه از کدامشان بهره بیشتری بردید؟


من هنوز هم شاگرد هستم. باید شاگردی کنید تا به نقطه‌ای برسید و شاگردی کردن در این دستگاه سقفی ندارد. مادحین عزیز باید قبول کنند که شاگردی بزرگان را بکنند. در قم از اساتید زیادی بهره بردیم از آقای عاصی و آقای شمس. و تهران هم از حاج علی انسانی و حاج منصور ارضی و آقای خلج. و البته هنوز هم بهره می‌بریم.


در خصوص کراماتی که در این سال‌های خدمت و مداحی در خانه اهل بیت علیهم السلام داشتید، برایمان بفرمائید.


کرامت از این بالا‌تر که اجازه خواندن در خانه خودشان را به ما می‌دهند؟ و اینکه کرامت از این بالاتر که احترام و محبت مردم و این صدا را به ما امانت داده‌اند؟ کرامت از این بالا‌تر؟ بصورت کلی کرامات این‌هاست. لکن کرامات جزئی زندگی قابل ذکر نیست.


شهید مطهری در یک سخنرانی به انتقاد از کسانی می‌پردازد که مداحی را تبدیل به شغل یا حرفه کرده‌اند. آیا می‌توان مداحی را به عنوان یک کار برای امرار معاش حساب کرد؟!


این کلام امام رضا علیه السلام هست که می‌فرمایند گمراه‌ترین شما کسانی هستند که ما اهل بیت را وسیله امرار معاش خودشان قرار می‌دهند. همیشه کسانی بوده‌اند که از اهل بیت برای امرار معاش خود استفاده می‌کردند و مورد لعن و ذم قرار می‌گرفتند. هیچ‌گاه مداحی نباید به شغل تبدیل شود. در مداحی باید عشق باشد تا به جایی رسید.


این صله‌ای هم که به مداح‌ها داده می‌شود، ارتباطی با شغل بودن مداحی دارد؟


خیر. ببینید تعریف صله خیلی واضح است. اگر خودشان بدهند می‌شود صله و بی‌اشکال. اگر ما تعیین بکنیم و شرط بگذاریم، می‌شود شغل و این اشکال دارد. امام رضا علیه السلام به دعبل خزائی صله می‌دهند، ‌سایر ائمه در مواقع مختلف صله می‌دادند. صله‌ای که یکی از معصومین به یک شاعر دادند در آن زمان دادن به میزان 4000 درهم بوده که به پول الان می‌شود 400 میلیون تومان! صله تا زمانی که درخواست نشود ارزش دارد ولی وقتی که تعیین شود دیگر صله محسوب نمی‌شود.


تا حالا شده صله‌ای دریافت کنید و بعد ناراحت شوید که چرا کم بوده؟


ببینید من تا الان نه مبلغی تعیین کرده‌ام و در آینده هم این کار را نخواهم کرد و اصلا کسی از من در این خصوص چیزی را نشنیده است و این کار را اصلا قبول ندارم. یک عزیزی می‌گفت که سعی کنید صله‌ای را که می‌گیرید نشمارید. به همین جهت خیلی از مواقع اصلا نمی‌دانم چقدر دادند. یا خیلی از مواقع اصلا نمی‌دانم دادند یا ندادند. خیلی از مواقع از جیب‌مان هزینه می‌کنیم برای هیأت خودمان تا مجلس بگیریم.


الان مشغول به چه کاری هستید و در چه صنفی فعالیت می‌کنید؟


بیمه.


بهترین صله‌ای که تا حالا گرفته‌اید چه بوده؟


چفیه‌ای و انگشتری‌ای که از رهبری گرفتم بهترین صله‌ام بوده است. خدمت علما که رفتیم بهترین صله هست. یادم هست آیت‌الله فاضل دعای عرفه ما را از تلوزیون دیده بودند و خیلی دعا و تشویق‌مان کردند و انگیزه زیادی برایم ایجاد شد.


خدمت آیت‌الله سیستانی هم رسیدیم و توصیه‌هایی داشتند از جمله اینکه از غلو بپرهیزیم، از کلماتی که در شأن اهل بیت نیست بپرهیزیم. که البته این توصیه عموم علماست.


آیت الله سیستانی به عربی با شما سخن گفتند یا فارسی؟


فارسی.


در خصوص توصیه‌ای که رهبری در موارد مختلف داشتند هم توضیحاتی بفرمائید.


حضرت آقا توصیه‌هایی در خصوص شعر و اخلاق مداحی توصیه‌هایی داشنتد. ایشان تاکید داشتند که هیأت رزمندگان اسلام قم را حفظ کنیم، ‌و با شعرا رابطه خوبی داشته باشیم و رابطه را حفظ کنیم. و توصیه دیگر ایشان این بود که نیروسازی کنیم و برای بعد از خودمان هم نیرو تربیت کنیم.


خیلی از مواقع اشعاری از برخی مداحان شنیده‌ایم که در شأن اهل بیت نیست. حضرتعالی در انتخاب شعر‌هایتان چه حساسیتی را به خرج می‌دهید؟


ما یک تیم تخصصی شعر داریم که شعر‌ها را بررسی می‌کنند. مشورت می‌کنیم کار‌شناسی می‌کنیم و شعر را سعی می‌کنیم نقد کنیم. و در ‌‌نهایت هم با زبان قدیم و هم زبان جدید به مدح اهل بیت بپردازیم.


خاطرم هست که در مصاحبه‌ای گفته بودید مداح نسل امروز هستید. تفاوت مداحی برای نسل امروز و دیروز را لطفا شرح دهید.


ببینید به هر حال ما برای این نسل داریم مداحی می‌کنیم. نسل ما نسل جوانی است و توقعات جوان‌پسند دارند. یکی از معصومان می‌فرماید که با زمانه حرکت کردن هنر است. در مداحی برای نسل امروز  هم باید شور و شعور برقرار باشد و هم خوراک معنوی‌اش حفظ شود. تفاوت در ذائقه‌ها و سلیقه‌هاست.


در این میان متاسفانه بعضی‌ها خوراک را خیلی شور می‌کنند یا بهتر بپرسم، ‌ علت انحراف برخی مادحین از این دستگاه چیست؟


این به خاطر استاد نداشتن است و نقد نشدن توسط استاد است. چیزی را که می‌خواهیم بخوانیم باید اول با کار‌شناس آن رشته صحبت کنیم و مشورت بگیریم و از توصیه‌های بزرگان این عرصه استفاده کنیم. اگر این کار را نکنیم دچار اشتباه می‌شویم و مسیر را اشتباهی طی می‌کنیم. اصلی‌ترین دلیل همین است. اگر می‌خواهد سبکی بسازد باید موسیقی را بشناسد و با یک استاد کار کند، ‌اگر این مرحله را انجام ندهد قطعا آسیب رسان خواهد بود.


نظرتان در مورد مرحوم سیدذاکر طباطبایی چیست؟


خدا رحمتشان کند.


در خصوص علت بروز اشتباهی که از ایشان سر داد که در صنف مداحان بیشتر به چشم می‌آید، لطفا اگر مطلبی دارید بفرمائید.


چه فایده‌ای دارد در مورد اشتباهات ایشان صحبت کنیم. همه اشتباه دارند. جوان بود و با انگیزه، و نوکر اهل بیت بود. و خدا رحمتشان کند. در کل همه اشتباه دارند و اشتباهات من بیشتر از ایشان هست.


ولی اشتباهات شما خیلی حاشیه‌ساز نبوده است.


به هر حال باید محضر علما رفت و از ایشان استفاده کرد، و با اساتید مشورت کنیم و دقت عمل به خرج دهیم.


روز عاشورای سال گذشته که مصادف با 13 آبان بود خیلی‌ها انتظار داشتند شما در پایان روضه‌تان در حرم حضرت معصومه که با هیأت رزمندگان اسلام بود، شعار مرگ بر امریکا را سر دهید ولی فقط به هیهات مناالذله گفتن اکتفا کردید. چرا؟


ببینید روز عاشورا روز روضه اهل بیت است. اگر کسی در بیت رهبری روز عاشورا گفت مرگ بر امریکا ما هم می‌گوییم.


خب مسئله اینجاست که روزعاشورا با روز 13 آبان مصادف بود...


بله روز 13 آبان روز مرگ بر امریکا هست، ولی این برای آن روز است و ما هم تا الان گفته‌ایم. ولی ظهر عاشورا روز پیام اهل بیت هست. بار‌ها گفته‌ایم اگر کسی بی‌غرض و مرض باشد می‌فهمد که هیهات منا الذله یعنی مرگ بر امریکا.


بله فرمودید ظهر عاشورا روز پیام امام حسین است. بسیاری از بزرگان از جمله شهید مطهری می‌فرمایند که اگر امام حسین در عصر فعلی بودند یزید زمان امریکا بود و مرگ بر صهیونیسم و مرگ بر امریکا شعار اهل بیت قرار می‌گرفت.


ما در آن روز برای نابودی اسرائیل و ریشه‌کن شدن استعمار امریکا دعا کردیم ولی شعار مرگ بر امریکا ندادیم. هیچ هیأتی این شعار مرگ بر امریکا را نداده است. مگر الگو بیت رهبری‌ نیست؟! در کل سلیقه من این است. اگر کسی این حرف بنده را قبول ندارد خب سلیقه‌مان به هم نمی‌خورد.


برخی از هیأت‌های مذهبی در مسائل روز جهان اسلام وارد می‌شوند و برخی راکد و ساکت هستند. هیأت باید در مسائل سیاسی چگونه رفتار کند؟


ببینید ما هیأت سکولار نداریم. این را آقا فرموده‌اند. از طرفی هم افراط و تفریط خوب نیست. هیأت نباید میتینگ سیاسی و زد و خورد جناح‌ها سیاسی شود. زیاده‌روی نباید بشود. اگر به نفع دین و اسلام باشد لازم است و ضرری ندارد.


جایگاه هیأت مذهبی نزد اهل بیت چگونه ست؟ ‌ لطفا روایتی را در این خصوص بفرمائید.


قطعا جایگاه بسیار بالایی دارد. امام صادق احترام ویژه‌ای برای مادحین داشتند به جهت اینکه احیاء امر ائمه در مراسمات مذهبی اتفاق می‌افتد. انسان اگر توجه کند که مدح چه کسی را دارد می‌کند کمی بهتر عمل می‌کرد. خداوند کریم و عظیم اولین مداح این خاندان است. و این کار، کار سختی است.


خب بپردازیم به هیأت رزمندگان اسلام. ظاهراً بعد از اتمام هیأت در دهه اول محرم، بر اثر فشاری که به شما وارد می‌شد بلافاصله زیر سرم می‌رفتید؟


آدم وقتی فشارش پائین می‌رود و توانش تحلیل برود قطعاً نیاز به دکتر پیدا می‌کند. این انرژی را خود اهل بیت می‌دهند و اگر توان باشد می‌خوانیم واگر نباشد نمی‌خوانیم.


امسال در هیأت رزمندگان اسلام قم مثل سالهای قبل حضور نداشتید و فقط دو شب از دهه اول را حضور داشتید و مابقی را در اصفهان روضه می‌خواندید. حاشیه‌ها در خصوص علت عدم حضورتان در قم پدید آمد، علت پدید آمدن حواشی چه بود؟


حاشیه خاصی نبود. ببینید حضرت آقا تاکید داشتند که حتما نیروسازی کنیم، ‌و اتفاق مهمی که هست این است که به آینده حتما نگاه کنیم. فقط به وضع خودمان نگاه نکنیم. 10 سال پیش به بنده که جوان 26 ساله‌ای بودم اعتماد شد و مداحی هیأت رزمندگان اسلام قم را به بنده سپردند ما هم دقیقاً همین کار را کردیم. بعد از 10 سال به جوان دیگری میدان دادیم. سعی کردیم فضایی را آماده کنیم که ایشان هم در این فضا رشد کند. الحمدلله مردم ظاهراً از مداح عزیز آقای شالبافان راضی بودند. فضای هیأت یک فضای آموزشی هست و ما کار آموزشی انجام دادیم. بنا بر این بود که چند سال یک بار جلسه‌ای یک تحولی ایجاد کند و به هر حال اینگونه شد.


چرا اصفهان را انتخاب کردید؟


اصفهان آماده بود و هیأت‌های خوبی داشت و استقبال خوبی صورت گرفت.


از میان رمان‌های دفاع مقدسی چه کتاب‌هایی را خوانده‌اید؟

 

بیشتر مطالعاتم در زمینه تاریخ است. رمان‌های دیگر خیلی کم می‌خوانم. بیشتر کتاب‌های آقای شجاعی را می‌خوانم.


خیلی از جوانان به دنبال این هستند که به کلاس‌های مداحی بروند و اصول مداحی را یاد بگیرند و از شما سؤال دارند که در این زمینه بهترین کار چیست؟


بهترین توصیه‌ام این است که دنبال کلاس‌های مداحی و دوره‌های تضمینی نباشند. پای منبر و خود فضای هیأت بهترین کلاس برای آموزش مداحی‌ است. بار‌ها به دوستان خودم گفته‌ام، کلاس مداحی مثل یک دفترچه راهنمایی رانندگی می‌ماند. شما با دفتر چه راهنما هیچ وقت راننده نمی‌شوید. باید بنشینید پشت فرمان تا گواهینامه‌تان صادر شود. اگر اینگونه بود که با‌‌ همان امتحان کتبی گواهینامه را می‌دادند. اصل کار این کلاس‌ها نیست شاید برای اول کار مناسب باشد.


توصیه و حرف پایانی‌تان چیست و اگر نکته‌ای بود که ما در سؤالات به آن نپرداختیم، لطفاً خودتان تشریح بفرمائید.


اگر مداحی امروز درست انجام شود خیلی تاثیرگذاری عمیقی خواهد شد؛ از یک منبری که منبر می‌رود تأثیرش بیشتر خواهد بود. برخی مداحان جوان باید توجه داشته باشند که از نظر اخلاقی کمی مراقبت به خرج دهند چرا که خیلی‌ها به او به عنوان الگو نگاه می‌کنند، ‌و این مسئله خطرناکی است. و پیروی از اصول اولیه نظام و پیروی از شهدا و امام شهدا را در سرلوحه کار خود قرار دهند.

تعداد صفحات : 4

درباره ما
پُل ارتباطی با ما رایانامه:8alamdar@mihanmail.ir سامانه پیامکی:30005964102030
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    عـملـکرد مجـلّه فرهنگی مـرصـاد را چگونه ارزیابی می کنید؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 114
  • کل نظرات : 15
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 73
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 62
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 62
  • بازدید ماه : 62
  • بازدید سال : 83
  • بازدید کلی : 16,116
  • کدهای اختصاصی